با این حال، اخیراً از گردشگری هنری تعاریف جامعتری ارائه شده است که سرگرمیهای عامهپسند، جشنوارههای موسیقی معاصر و هنرهای قومی را نیز پوشش میدهند . همانند سایر جنبههای فرهنگ، هنگام بررسی گردشگری هنری و ارتباط آن با فرهنگ عامه و گردشگری فرهنگی، با مشکل تعریف مواجه میشویم. آیا سرگرمیهای عامهپسند کنار دریا را باید در این تعریف گنجاند؟ آیا جشنوارههای پاپ، بهعنوان محرکی برای مسافرت جوانان، بخشی از گردشگری هنری هستند؟ نگارخانههای هنری که مأوای مجموعههای هنریِ تاریخیاند، بخشی از گردشگری میراث هستند یا گردشگری هنری؟ علیرغم این ابهامات، گردشگری هنری برای چند بخش گزینه جذابی است: بسیاری از گردشگران، صنایعی که محصولات گردشگری هنری عرضه میکنند و مناطق و شهرهایی که در پی ترویج مناظر هنری موجود خود یا توسعه گردشگری هنر – محور (در راستای بهکارگیری راهبردهای احیای شهری) هستند.
با افزایش تکامل بازار گردشگری، تقاضا برای گردشگری هنری نیز رشد کرده است. نتیجه این تکامل، افزایش تمایل مردم به تعطیلات علائق ویژه و ی معنا، هویت و تجاربی ژرفتر در فعالیتهای گردشگری بوده که خود به معنای افزایش علاقهی مردم به تماسهای هنری است. همچنین میتوان گفت که در سالهای اخیر عرضه سایتها و تجارب گردشگری هنری نیز افزایش یافته است. بسیاری از جشنوارههای هنری نوین و مکانهای هنری سرآمد مانند تِیتمدرن در لندن و موزه گوگنهایم در بیلبائو نشان دادهاند که جاذبههای بسیار محبوبی برای گردشگران هستند. تیتمدرن چهارمین جاذبه محبوب رایگان در انگلستان است که در سال 2007 میلادی بیش از 5 میلیون نفر از آن بازدید کردند . بسیاری از تورگردانانِ عرضهکنندهی تعطیلات کوتاهمدت، اکنون بستههای توری ارائه میدهند که شامل اقامت آخر هفته در شهرهای مهم به همراه بلیط تئاتر است. تورگردانان متخصص در گردشگری هنری نیز بستههایی عرضه میکنند که حاوی برنامههای سفارشی شدهی سفر و مزایای دیگری چون بازدید از پشت صحنه و گفتگو با کارگردانان است. برخی از این شرکتها مانند پراسپکت تورز، که 25 سال است در این عرصه مشغول به فعالیت است، آنقدر تخصصی شدهاند که اکنون بستههای توری را به گردشگران هنری فهیم و پرخرج عرضه میکنند که حاوی یک نوع هنری است. لازم به ذکر است که این گردشگران اغلب در گروههای کوچک سفر میکنند .
با این حال، تحقیق انجمن آموزش گردشگری و فراغت نشان داد که گردشگری هنری، محبوبیت بسیار کمتری از گردشگری میراث دارد. از میان گردشگران شرکتکننده در این تحقیق، بیش از 65 درصد از یک موزه و 52 درصد از یک سایت تاریخی بازدید کرده بودند، این در حالی است که تنها 24 درصد از آنها به یک نگارخانه و 12 درصد به تئاتر رفته بودند و تنها 5 درصد از آنها در یک برنامه موسیقی کلاسیک شرکت کرده بودند . علت این امر میتواند در این حقیقت نهفته باشد که سایتهای میراث، معمولاً خاص یک مکان هستند و بخشی از فرایند شناخت مقصد تلقی میشوند، در حالی که نمایشهای هنری، غالباً از حیث وسعت، جهانیتر هستند. بازدیدکنندگان، در سایتهای تاریخی احساس آزادی و خودجوشی بیشتری نسبت به مکانهای برگزاری هنرهای نمایشی دارند. بهعلاوه، در رابطه با هنر، معمولاً مانعی به نام زبان نیز وجود دارد. البته میراث و هنر، مقولههای ناسازگاری نیستند و بازدیدکنندگان غالباً در طول روز از سایتهای تاریخی دیدن میکنند و شبهنگام از تجربههای هنری لذت میبرند .
همانطور که گفته شد، گردشگران هنری لزوما گروهی همگن با رفتارها و علائق مشترک نیستند، بلکه به گونههای مختلفی تقسیم میشوند. گروهی از این افراد علاقه ویژهای به شکلهای هنری خاص دارند و در مقابل دستهای قرار دارند که بهطور اتفاقی از مکانهای هنری بازدید میکنند. هیوگز با ارائه دستهبندی گردشگران هنری براساس سطوح انگیزه و علاقه، به تبیین این تفاوت پرداخته است. براساس نوشتههای هیوگز (2000) گردشگر هنر – محور فردی است که برای دیدن یک اجرای ویژه هنری، تصمیم به مسافرت میگیرد. گردشگر غیرهنری نیز کسی است که برای اهداف دیگری غیر از هنر سفر میکند ولی بهعنوان بخشی از سفر، اجراهای هنری را نیز تجربه میکند. گردشگران هنر – محور خود به دو دستهی مجزا بخش میشوند: گردشگران کاملاً هنرگرا، که قبل از سفر تصمیم گرفتهاند در یک اجرای هنری شرکت کنند، و گردشگران هنرگرای چندهدفه که برای آنها شرکت کردن در یک اجرای هنری به اندازه سایر دلایل سفر اهمیت دارد. گردشگران غیرهنری نیز به دو دسته قابل تقسیم هستند:
1) گردشگران هنرگرای حاشیهای که برای آنها دیدار از یک اجرای هنری جزء دلایل ثانویه بازدید است
2) گردشگران هنرگرای تصادفی که بعد از ورود به مقصد تصمیم میگیرند تا از یک اجرای هنری دیدن کنند ولی این امر بخشی از تصمیم اولیه آنها برای بازدید نبوده است. این طبقهبندی به افراد فعال در گردشگری هنری کمک میکند تا انگیزههای پیچیده و فرایندهای تصمیمگیری گردشگران هنری را درک کنند؛ این شناخت به سازمانهای فعال در این حوزه نیز کمک میکند تا محصولات مناسبی را طراحی کرده و تلاشهای بازاریابی خود را هدفمند سازند.
بیشک، گردشگری هنری برای مکانها و مقصدها دارای منافعی است. با فروش بلیط و کسب مخارج بیشتری که معمولاً همه گردشگران فرهنگی دارند، میتوان درآمد بیشتری تولید کرد. همچنین از آنجا که رویدادهای هنری در شب اجرا میشود میتوان بر تعداد اقامتهای شبانه افزود. عرضهی یک تصویر شاداب هنری، تصویر ذهنی مقصد را بهبود میبخشد و آن را مکان جذابتری برای بازدید، زندگی و حتی کار میکند. علاوه بر این، مکانهای هنری نقش بسیار مهمی در راهبردهای بازساخت شهری ایفا میکنند. با وجود این، در درون این بخش، تنشهایی نیز وجود دارد. افرادی که در حوزه هنر فعالیت میکنند اغلب دارای اولویتهایی متفاوت از بخش گردشگری هستند. زمان طراحی اجراها و نمایشها نیز معمولاً ناکافی است که در این حالت امکان گنجاندن آنها در بستههای تعطیلاتی گردشگری هنری، میسر نخواهد بود . سرانجام، نگرانیهایی در مورد تأثیر گردشگری را بر محصول تئاترلند لندن بررسی کرد و دریافت که کثرت گردشگران در بین مخاطبان سبب گردیده تا مسئولان، برنامههای موسیقایی بیشتری را تدارک ببینند؛ این امر به بهای کاهش کیفیت و کمیت نمایشهای جدیتر تمام شده است.
همانگونه که در بالا تعریف شد، گردشگری هنری گروههای نسبتاً کوچک ولی پرخرج گردشگران را به خود جذب میکند و شیوهای با اعتبار برای ترویج و توسعه گردشگری در بسیاری از مناطق و مقاصد تلقی میشود. با این حال، شرکتکنندگان از سایر اشکال هنری که باعث بهبود تجربه بازدید آنها میشود نیز لذت میبرند:
هنرهای متعالی ... غالباً مخاطبانی را جذب میکنند که انگیزه آنها از حضور در چنین اجراهایی تا حدی ارزشهای منزلتی یا جایگاه اجتماعی این گونه اجراهاست... این حالت را با شعف واقعی و خودجوشی مقایسه کنید که تماشاگران و شرکتکنندگان در یک جشنواره، کارناوال و یا کنسرت راک تجربه میکنند و آنجاست که مشخص میشود چرا تعداد خاصی از رویدادهای هنری، در میان گردشگران طرفداران بسیاری دارند.
ارائه تعریفی جامعتر از آن دسته اجراهای هنری که مورد علاقهی گردشگران هستند و به تقویت اقتصاد بازدید کمک میکنند برای بازتاب بهتر دامنه و تأثیر گردشگری هنری معاصر مفید است. برای تورهای شرکت در اپرا، دیدن تئاتر و بازدید از شهرهای هنری بینالمللی مانند رم، پاریس و فلورانس همواره بازار وجود دارد، ولی مخاطبان بسیار بیشتری از اشکال هنری عامتر، چون جشنوارههای راک و سرگرمیهای دیگر لذت میبرند که شایسته است آنها را نیز بهعنوان بخش مهمی از گردشگری هنری بپذیری